شهید جمهور .. سید ابراهیم رییسی
بسم الله الرحمن الرحیم
مصمم بودم ننویسم ولی این را باید بگویم
دو سه ماه پبش بود
سحر جمعه مسجد مقدس جمکران
رییس جمهور را دیدم
در یک ردیف با فاصله کنار هم ایستاده بودیم.
در مسجد مقام سجاده ای سبز رنگ انداخته بود
داشت نماز شب می خواند
در قنوت مثل ابر بهار اشک می ریخت
کاری به دور و اطرافش نداشت
انگار نه انگار شخص اول سیاسی مملکت است
با خودم گفتم چطور با این همه مشغله اینقدر راحت قلبش متوجه خداست که اشک می ریزد
هنوز سرخی چهره اش در یادم مانده است
خوب بار خودت را با صاحب الزمان عج بستی سید ابراهیم عزیز
چند هفته بعد هم که دوباره بعد از نماز صبح آمدم جمکران گفتند تو آنجا بودی
خوش به سعادتت..
یاد ما هم باش
من هم سحر جمعه مشرف شدم یادت می کنم مرد...
و الی الله عاقبه الامور