سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

جشن ارغاسوان

در اولین روز از خردادماه، ایرانیان باستان جشنی را به مناسبت آغاز فصل  گرما برگذار می کردند که در کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی به آن ارغاسوان یا اریجاسوان گفته شده است که احتمالا هر دو اسم به سبب ناآشنایی کاتبان آن زمان با نام این جشن اشتباه است. در لغت نامه مرحوم دهخدا ارغاسوان آورده نشده ولی ارغا به معنای جوی آب یا رود وجود دارد.
همچنین گفته اند که اریجاسوان در اصل اریجهاس چوزان بوده و ترجمه اش این است که به زودی از لباس بیرون می شوند. یعنی هنگام آن می رسد که برهنه گردند ولی در زمان ما با وقت زراعت کنجد و دیگر چیزهایی که با آن کاشته می شود موافق شده لهذا این عید را در موقع این زراعت می دانند.

به جشن ارغاسوان، جشن گرم و جشن گرما نیز می گویند.


ارغاسوان خجسته باد

میلاد اختر هشتم

کاش دوباره مرا اذن زیارت دهی

کاش دمی رخصتی بهر رفاقت دهی

ماه شب تار من دست مرا بازگیر

کاش مرا فرصتی بهر اجابت دهی



میلاد هشتمین امام شیعیان عالم حضرت علی ابن موسی الرضا گرامی باد

ای که مهار می‌کشی صبر کن و سبک مرو

بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم
می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم

بار بیفکند شتر چون برسد به منزلی
بار دل است همچنان ور به هزار منزلم
  ادامه مطلب ...

گفتمش چاره ی این سوز بگو گفت بساز

شد در شکوه من با سر گیسوی تو باز
شب وصل است بسی کوته و این قصه دراز

پر من داد ولی رفته ز یادم پرواز
من که پروا ندارم چه کنم با پر باز
  ادامه مطلب ...

مرا در دل عمری سوز غم پنهان بود

چنانم بانگ نی آتش بر جان زد
که گویی کس آتش بر نیستان زد

مرا در دل عمری سوز غم پنهان بود
نوای نی امشب بر آن دامان زد
  ادامه مطلب ...

بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی

چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی
بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی

سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
  ادامه مطلب ...

هر چه زنی بزن مزن طعنه به روزگار من

هرچه کُنی بکُن مکُن ترک من ای نگار من   
هر چه بَری ببَر مبَر سنگدلی به کار من

هر چه نهی بنه منه پرده به روی چون قمر
هر چه دَری بدَر مدَر پرده اعتبار من
  ادامه مطلب ...